یه نگاه به عاشقت کن به رفیق پا به پات اون که هستیشو به پای تو گذاشت و شد فدا من که باختم دلمو به اولین برق چشات منکه عاشقت شدم ساده فقط با یه نگاه تو خیابون زیر بارون پی هم از این و اون با یه دنیا نگرونی میگیرم ازتو نشون عشقم عاشقم باش کاش برگردی ای کاش...
از تو جدا شدم تا تو خلاص بشی خواستم تموم بشه این زجری که میکشی من برخلاف میل از تو جدا شدم خواستم رها بشی خودم فنا شدم تو بمونو نگاه کن که من بی تو میشکنم مثل دیوونه ها به عکست زل میزنم عذاب تلخ لحظه های بی تو بودنم من میشکنم بی تو میشکنم گفتی که گریه کن...
یه روز سرد وقتی من چشمام به تو بود ، همه دنیام بسته به موندنت باهام بود کفتم اگه بخوای بری بدون تو نمیتونم ، هوم هوم هوم … گفتم اگه بخوای باشی برات بمیرم ، جرا نمیخوای باشم دستتو بگیرم کی نمیتونه برسونه تورو به ، آرزوهای قشنگت عزیزم بعد یک لحظه حسرت و دوری ، بعد یک عمر...
ه نگاه به عاشقت کن به رفیق پا به پات اون که هستیشو به پای تو گذاشت و شد فدا من که باختم دلمو به اولین برق چشات منکه عاشقت شدم ساده فقط با یه نگاه تو خیابون زیر بارون پی هم از این و اون با یه دنیا نگرونی میگیرم ازتو نشون عشقم عاشقم باش کاش برگردی ای کاش...
خودتم نمیدونی باهام چیکار کردی با خودم همش میگم کاشکی که برگردی تو که این عاشق دیوونرو میشناختی پس چرا حال منو به این روز انداختی دیگه دنیا واسم مرده عشقم منو از یادش برده دیگه پیشم برنمیگرده ای خدا دلم پر درده مگه میشه که بری یه لحظه از یادم رفتی و تو تنهاییم صد دفعه جون دادم کجایی...
یبای خوب خواستنی تویی که دنیای منی منو صدا کن که میخوام شب سکوت و بشکنی منو صدا کن که صدات شروع دل دل زدنه کسی که افتاده به پات ببین خود خود منه تو بهترین قسمت این زندگی پر از غمی به ته خط که میرسم انگار شروع خودمی یجوری می پرستمت گاهی می پرسم از خودم از کی.
از این تنهایی دلگیرم تو این روزای تکراری میدونی قد دنیا به احساسم بدهکاری هوای خونه بی چشمات غریب و سرد و بی رحمه نگاهت سمت کی رفت که حرفامو نمی فهمه یجوری رفتی از دستم که حتی از خودم سیرم که حتی با خیالتم شبا دلشوره میگیرم تو رفتی و همه چشما دل بی تابم موکول کرد نگاهت پر...
حسم برام عجیبه ، واسه خودم سواله شاید که با آغوشت ، یه عمر که جنجاله منو باش که یه روزی ، همه رو منع کردم چه ساده تو این بازی ، گفت اون بهم که سردم از روزی که دیدمش ، زود فهمیدمش گفتم که این همونه ، و حسش نزدیکمه اما برام عجیبه ، هی داره دور میشه...
متن::همسفر تنها نرو بذا تا باهم بریم سرنوشتمون یکی هردومون مسافریم تازه از راه رسیدم هنوزم خسته ی راه همسفر تنها نرو بذار تا منم بیام سخته دل کندن از این شهر و دلبستگیا موندن از خونه جدا با همه خستگیا جون به لبام رسیده تا به کی در به دری درد غربت رو تنم که بازم باید بری بذار...